مطلب اساسی در شناخت هر پدیدهای، شناخت حقیقت آن است. دربارهی نماز نیز شناخت حقیقت آن از اساسیترین اموری است كه هر مسلمان باید بدان آگاه باشد. امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ حقیقت نماز را «سفر»ی میداند كه مبدأ آن بیت نفس و الی الله و فی الله و من الله است: از آن چه مذكور شد از سرّ صلوه كه حقیقت آن عبارت است از سفر الی الله و فی الله و من الله است
همچنین ایشان در این باره میفرمایند: ... و آن عبارت است از حصول معراج حقیقی و قرب معنوی و وصول به مقام فنای ذاتی كه در اوضاع به سجدهی ثانیه كه فنای از فنا است و در اذكار به «ایاك نعبد» كه مخاطبهی حضوری است، حاصل میشود.
نكتهی دیگر دربارهی حقیقت نماز، این است كه نماز را غیر از این ظاهر «باطنی» است؛ یعنی حقیقت نماز، همان باطن آن است: نماز بلكه جمیع عبادات را غیر از این صورت و قشر و مجاز، باطن و لُب و حقیقتی است و این از طریق عقل معلوم است و از طریق نقل، شواهد كثیره دارد.
در حدیثی آمده است كه فردی شقی به نام «رزام مولی خالد بن عبدالله» دربارهی حدود نماز از امام صادق ـ علیه السّلام ـ پرسش میكند. ایشان در پاسخ میفرمایند: «نماز چهار هزار حدّ دارد كه تو نمیتوانی یكی از آنها را ادا كنی». حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ با بیان این حدیث، آن را دلیلی بر وجود باطن و حدود باطنی نماز میداند.